یک معلم مدرسه در سال ۱۳۵۱بر در خانهای در خیابان مولوی ِ تهران، نوزادی را مییابد که والدینش به سادگیرهایش کرده بودند، نوزادی که سر از پرورشگاه نارمک تهران درآورد. ۷ ماه بعد زن وشوهری سوئدی او را که به دلیل گریه زیاد در پرورشگاه اشک» نام گرفته بود به فرزندی پذیرفته و با خود به سوئد بردند.
اشک دالن: من اشک دالن هستم و در سال ۱۳۵۱ در ایران به دنیا آمدم و الان ۳۷ سال است که در کشور سوئد زندگی میکنم. زندگی شما در کشور سوئد داستان خودش را دارد
گویا شما هرگز در ایران بزرگ نشدید و زبان فارسی را هم در ایران نیاموختهاید؟
درست است. من هفت ماه اول زندگیم در یک پرورشگاه در تهران زندگی کردم و در هفت ماهگی پدر و مادر فعلی من از سوئد به ایران آمدند و مرا به فرزندی قبول کردند و من در سوئد بزرگ شدم و هیچ ارتباطی با ایران و فرهنگ ایرانی نداشتم تا زمانی که به ۲۰ سالگی رسیدم.