گذشت تو از گناه،
و پرده پوشیت بر کار زشتم،
و بردباریت در برابر جرم بسیارم،
که گاهی به خـطا و گاهی از روى تعمـد کردم،
وقتی حاجتم دیـر بر آید،
بواسطه نادانیم بر تو اعتراض میکنم
در حالیکه شاید دیر شدن آن برایم بهتر باشد،
زیرا تنها تو دانـا به سرانجام کارها هستى
و از این رو من ندیدم مولایِ بزرگوارى، شکیبــاتر از تو بر بنده پست خود ..
خدای من،
تو مرا مى خوانى درحالیکه من از تو روی میگردانم.
تو به من دوستى میکنى در حالیکه من با تو دشمنى میکنم.
تو به من محبت میکنى و من نمی پذیرم،
گـویا مـن منتى بر تــو دارم !
و بـــاز ...
این احوال ، تو را از مهر و احسانت بر من باز نمیدارد .
[+] نوشته
شده توسط رضا در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:دعا,مناجات,خدا,